زمانی که من دارم تصمیم می گیرم که به چپ فرار کنم یا به راست، تو در حال قد کشیدنی!
و زمانی که تو تند می روی، من در این فکرم که آرام آرام بمانم هرچند دلتنگی آرام آرام شروع به چکه چکه کردن می کند و فقط می خواهد زخم های دلم را با آهنگش به رقص درآورد ولی من تصمیم می گیرم تصویر گیسوانت را از تصویر زخم های دلم جدا کنم،از تو می پرسم آیا می توانم؟
و در پایان فقط می گویم: اسفند است و اسفند، ماه من و تو نیست که در آن غزل عاشقانه بخوانیم بگذار شاید وقتی دیگر!
و تمام فراغ مان از همین کلمه آغاز شد و جان گرفت و تداوم یافت...
*شاید وقتی دیگر*
انگار یادمان نبود شاید ساعتی دیگر نباشیم....
عشقم را در جیبم گذاشتم
عشقت را در کیفت انداختی
ولی کاش لحظه را در یافته بودیم...
کاش...
سلام .ممنون خبرم کردین
زیبا جواب دادی
مرسی.
شاید وقتی دیگر
دوباره از سر گرفته شود و باز
من باشم و تو...
نمیدانم
شاید
سلام
زیبا بود
مرسی که خبرم کردی
ممنون دوباره ات خوب بود
همون بهتر بمونه برای بعدا
شاید برای همیشه رفت گم و گور شد مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی ممنونم میدونی معنیه واقعیه تسلیت چیه؟ازتسلیه خاطرمیادممنوم ازت
شمام عینه پسرداییه ماطرفدارای غیرهم جنست زیاده.
؟